پارسا و مسجد
یه مسجد نزدیک خونمون هست به نام مسجد ابوالفضل معمولا وقتایی که عمه پارسا میاد خونمون سه تایی روونه مسجد میشیم پارسا اکثرا آروم میشینه اما یه وقتایی هم شیطون میشه مث دیشب که بین صفا میدوید و هی مهر و تسبیح برامون میاورد بعد از نماز زیارت عاشورا میخونن ما جرات نداریم یه قطره اشک بریزیم چون آقا پارسا میاد کنارمون وچادرمونو میزنه کنارو اگه ببینه حتی اشک تو چشمامون پیچیده با صدای بلندمیگه میخوای گریه کنی ؟گریه نکن و اگه گریه کنیم که دیگه هیچی..کلا پارسا خیلی حساس و با توجهه مثلا اگه من یه لباس بپوشم که یه مدت نپوشیدم میگه مامان چقد خوشگل شدی بهت میاد یا مثلا اگه از در خونه بیاد تو و هر تغییری در چهره من مخصوصا غم یا اشک ببین...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
17:42